19 اذر1402
1
امروز در دوره سایت نویسنده شاهین کلانتری ایدهای مطرح کرد. از آن ایدهها که سلولهای نویسندگی آدم را به تکاپو در میآورد. اینکه یک مقاله صد روزه بنویسیم. مشتاقم خودم را به چالش بکشم.
موضوعم را جستار روایی انتخاب کردم و دست به کار شدم. حالا خود شاهین کلانتری شده موضوع همین چالش. دو سال و نیم است تقریبن هرروز از او میآموزم. کلاسهایش را به صورت مداوم شرکت میکنم. او مشوق همهی ما در مدرسهی نویسدگی است. کسی که همیشه حرف جدید برای یاددادن دارد میتواند بهترین موضوع برای نوشتن باشد.
ادر لارا در کتاب رها و ناهشیار مینویسد: «تقریبن هر کلاسی که در آن شرکت کنید ارزش زحمتش را دارد، مگر اینکه به نظر برسد مدرس کلاس از نوشتن (مخصوصن نوشتههای شما) متنفر است و از هنرجویان مشتاق نوشتن (مخصوصن خود شما) بدش میآید. خیلی از هنرجویان من چند بار در کلاسهایم شرکت میکنند، نه چون من مدرس بینظیر و درخشانی هستم یا چون دوست دارند در تاریکی شب از خانه بیرون بزنند. این کار را میکنند چون اگر در هیچ کلاسی شرکت نکنند دیگر نمینویسند.»
ولی ما در کلاسهای شاهین شرکت میکنیم، چون اولن او مدرس بینظیر و درخشانی است. و دومن متنهای پر اشکال و خامدستانهی ما را میخواند و باز هم امیدوارانه ما را تشویق میکند.
ایراد نوشته را میگوید ولی نه به شکلی که عطای نوشتن را به لقایش ببخشیم.
دلیل دیگر این است که از ما انتظار ندارد همه مانند هم بنویسیم. او میداند که هر کدام از ما آدمهایی متفاوت با شرایط ناهمسان و استعدادهای مختلف هستیم. و قرار نیست هرگز شبیه هم بنویسیم. اینکه یک آموزگار توانایی منحصربهفرد هر دانشجویش را درست تشخیص دهد، کار هر کسی نیست. اما شاهین، خوب از پس آن برمیآید.
24اذر1401
2
هفتهی گذشته استاد، بعد از مدت ها، یک ویس جدید برای دورهی وقت نویسنده فرستاد. دورهی وقت نویسنده عنوان جالبی دارد. خلاقانه و با یک جور شاعرانگی توام. به نظرم این دوره او با همهی دورههایش متفاوت بود. شکل ارائه، زمان ارائه، اسمش، حتا قیمتش هم یک جوری با بقیه دورههایش فرق داشت. تمام موضاعات با وسواس خاصی انتخاب شده بود. یک صدا و یک موضوع. مثل ورق زدن گاهگدار کتاب شعر یا یک کتاب آموزش نویسنگی جمعو جور که دوست داری هرروز به آن سر بزنی. گاهی هر صدا را چند بار گوش میدادم. حتا به نظرم رسید دوباره بروم سراغش و از اول همه را نت برداری کنم.
25 آذر 1402
3
امروز شنبه بود و وبینارهای شاهین کلانتری محدود به شنبهها شده. در عوض احتمالن فرصتش برای خلق دورههای آموزشی جدید بیشتر است. یک سری موضوعات را به بچههای مدرسه نویسندگی داده تا آنها به صورت اختصاصی در روزهای خاص به آن بپردازند.
از همه بیشتر دوشنبه های ماهان ابوترابی را با موضوع داستانک دوست دارم. شمرده و کارشده صحبت میکند. بدون اضافه گویی میرود سر اصل مطلب.
شاهین امروز در وبینار از تمرین سه جمله حرف زد. از کلمه برداری. از اینکه احمد محمود با چه جدیتی مینوشته. اصلن همین جدیت عامل تمایز است. گفت آنچه تمایز ما را مشخص میکند این است که چقدر پای کار میمانیم.
26 آذر14021
4
سه روز پیش شاهین برنامهی جدیدی به قرارهای با من بنویس داد. هر ساعت را به یک نفر سپرده تا چند دقیقه اول را در مورد موضوع مشخصی صحبت کند و بعدش بیست دقیقه بنویسیم.
مدتی است در این قرارها شرکت نکردهام. چرا که نوشتن من به صبحها محدود شده.
27 اذر1402
5
امروز قرار باهم نویسی ساعت 15:30 را شرکت کردم. شاهین لباس سفید ساده پوشیه و ساس بند مشکی بسته. اسم نمایشنامه نویسی به نام پینتر را می گوید که باید بروم و سرچ کنم که چه کسی است. چون تقریبن جز نیل سایمون که خودش معرفی کرده کسی را نمی شناسم. گوشه نت موبایلم یاداشتش می کنم.
بیست دقیقه می نویسیم. نمایشنامه ام در مورد یک زن و شوهر است که زن کفری است و دوست دارد یک جوری به مرد که با بیخیالی نشسته روی مبل و دارد با گوشی بازی می کند پیله کند.
مرد جواب سربالا می دهد ولی زن دست بردار نیست. مرد بلند میشود و دوباره می نشیند که به بازی ادامه دهد .ولی زن گوشی را می قاپد و مرد از خانه بیرون می رود. خب میشد آخرش بهتر باشد. تجربه جدیدی است. سعی میکنم بیشتر کار کنم رویش.
خوبی شاهین این است که اگر از یک تمرین بازخورد خوبی گرفت. آن را به فرم های مختلف ارائه میدهد. در واقع نسخهاش را به روزرسانی میکند.
برای او فرقی ندارد که این کلاس یک دورهی 99 هزارتومانی است، یک حرکت رایگان است یا یک دورهی چند میلیونی. دورهای که حس خوبی به او بدهد را تکرار میکند. ما به طریقی داریم با او رشد میکنیم. اما انچه که ما را به دنبال او کشانده این است که او یک قدم از ما جلوتر است.
15دی 1402
6
دورهی پیشرفته سایت نویسنده 10 دی شروع شده. چقدر این دوره برای من کاربردی و تاثیرگذار بود. مرا به معنی واقعی کلمه با سایتم آشتی داد. قبل از آن سایت داشتم. تقریبن دو سال است سایت دارم. ولی اینکه مداوم به آن سر بزنم نه. یک مانعی بین من و سایتم وجود داشت که از نوشتن در آن فراری بودم.
بعد از این دوره به لطف شاهین این موانع برداشته شد و الان تنها جایی که خانهی امن نوشتن من است همین سایت است. دوست دارم مدام به آن سر بزنم و فقط همینجا بنویسم. نه تلگرام نه اینستا با آن فضای پررنگ و لعابش، هیچ کدام آرامش سایت را ندارد.
16 دی 1402
7
همگی با دیدن پستی در سایت شاهین کلانتری غافلگیر شدیم. اینکه اسامی ما به عنوان افراد سختکوش و فعال در مدرسه نویسندگی معرفی شده. اسم من نفر هفتم بود. اینکه عاشق عدد 7 هستم ذوقزدگیام را دو چندان کرد. اینکه استاد تاییدت کند و معرفی شوی چیز دلانگیزی است و انرژیات برای ادامه راه چندین برابر میشود.
وبینارش ساعت 8 شب برگزار شد. که به نظرم زمانش از ساعت 6 خیلی بهتر است. 6 اوج کار من است و 8 معمولن خلوت شدهایم و در آرامش گوش میدهم.
در وبینار لینک پست معرفی این 50 نفر را گذاشت. و از اهمیت سایت داشتن و وبلاگ نویسی صحبت کرد. اینکه استادت را قبول داشته باشی کافی است و خب وقتی میگوید سایت بزنید باید بزنی. باید به این فکر کنی که او در این مسیر کهنهکار است و تو تازهکار. بنابراین چشم بسته بعضی حرفها را باید پذیرفت. من هر چه جلوتر میروم به اهمیت و ضرورت سایت بیشتر پی میبرم.
اینجا محدودیت کلمه نداری.
مخاطب تو کمتر است اما جدیتر.
یک تکه زمین به نام خودت. مالکش هستی.
نگران این نیستی که مثل فلان اپلیکیشنها فرم برنامه تغییر کند. ناگهان فیلتر شود و یا حذف شوی.
در سایت حواسپرتی وجود ندارد.
میتوانی کتابهایی که میخواهی در اینده منتشر کنی اول همینجا در معرض دید بگذاری و بازخورد بگیری.
مطالب صد سال قبل و هر زمانی را میتوانی به راحتی بهروزرسانی یا حذف کنی.
آخرین دیدگاهها