قالبهای از پیش تعیین شده
چند روز پیش کامنتهای سایتم را می خواندم. یک نفر که همیشه مطالبم را میخواند نوشته بود: «این نوشته ها بیشتر به درد دفترچه
چند روز پیش کامنتهای سایتم را می خواندم. یک نفر که همیشه مطالبم را میخواند نوشته بود: «این نوشته ها بیشتر به درد دفترچه
یک چشمم به ساعت بود و آن یکی زیر دستِ تپل پرالنگویش بسته شده بود. 4بعدازظهر بود. داشت دیرم میشد. باید میرفتم مطب. با برس
همیشه از ورزش کردن فراری بودم. پدرم دبیر ورزش بود. تابستانها به شاگردانش بسکتبال آموزش میداد. بعدها با بابا میرفت کلوپ ورزشی و وارد تیم بسکتبال
16 اذر 1402 1 بعد از پیشنهاد استاد کلانتری دربارهی نوشتن مقالهی صد روزه، بیش از هر موضوعی کلمهی جستار در ذهنم تداعی شد. تصمیم
دکتر زهرادادآفرید هستم، دندانپزشک. فارغ التحصیل سال ۹۱ از دانشگاه تهران. پیش دبستانی بودم. منتظر شدم تا همهی بچهها برای بازی کردن به حیاط بروند. به آرامی در گوش هدیه دوستم گفتم: من و تو بمونیم توی کلاس. یه نقشه دارم. هدیه نمیخواست بماند. از آنجا که دوست جانجانیام بود و هنوز هم هست، پذیرفت که فقط تماشاگرم باشد…» ادامه
این سایت متعلق به دکتر زهرا دادآفرید است. ©۱۴۰۲ | طراحی و پشتیبانی: سعید قائدی، دانیال مرادی
آخرین دیدگاهها