دندان قروچه، صفحات شبانگاهی
خانم جوانی برای معاینه آمده بود. شکایتش لبپریدگی دندان بود. علتش را پرسیدم. گفت: «شبها دندان قروچه دارم.» گفتم: «اگر لبپریدگی دندان را درست
خانم جوانی برای معاینه آمده بود. شکایتش لبپریدگی دندان بود. علتش را پرسیدم. گفت: «شبها دندان قروچه دارم.» گفتم: «اگر لبپریدگی دندان را درست
دومین بیمار دیروزم خانم بارداری بود که متولد 75 بود. اینکه قیافه اش خیلی غمگین به نظر میرسید بماند. بعد از زدن بی حسی شروع
آخرین بیمارم بود و سالن کلینیک خلوت. دختر نوجوان آمد و روی یونیت نشست. چند سال است خانوادگی بیمارم هستند. چادرش را به چوب لباس
دیروز آن آقای سیسالهی درشت هیکل آمده بود. کمی میترسد و گذشته از آن اضطراب، تحمل ندارد به مدت بیش از بیست دقیقه یک جا
چند هفته پیش یکی از بیمارهایم پسر جوانی بود که موهای خرمایی رنگش را با ژل داده بود بالا و ریش بلند مشکی داشت که
خانم جوانی است، کمی شلخته میزند. نه به خاطر ظاهرش. بلکه به خاطر انرژی که از او حس میکنم. انرژی شلختگی و پریشانی. شانس آوردهام
سال چهارم دانشگاه بودم. از خوابگاه کوی، در امیرآباد، رفتیم خوابگاهِ متاهلینِ شهرکِ دانشگاه. یک سوییت ۲۵ متری گرفتیم که جز سوییتهای بزرگ آنجا محسوب
اول مهر سال ۹۶ بود که در مطب خودم مشغول به کار شدم. قبل از ان پنج سالی در درمانگاههای مختلف شهر و حومهی شهر
زبانش بزرگ است. به این بزرگی ندیده ام تابه حال. توروس های فکش را تازه دیده و نوبت برای متخصص داخلی زده می پرسم من
دیروز داشتم فکر میکردم چقدر ما دکترها به سبب گرفتاریهای شغلی کم همدیگر را میبینیم. من یکی وقتی در جمع افرادی هستم که
دکتر زهرادادآفرید هستم، دندانپزشک. فارغ التحصیل سال ۹۱ از دانشگاه تهران. پیش دبستانی بودم. منتظر شدم تا همهی بچهها برای بازی کردن به حیاط بروند. به آرامی در گوش هدیه دوستم گفتم: من و تو بمونیم توی کلاس. یه نقشه دارم. هدیه نمیخواست بماند. از آنجا که دوست جانجانیام بود و هنوز هم هست، پذیرفت که فقط تماشاگرم باشد…» ادامه
این سایت متعلق به دکتر زهرا دادآفرید است. ©۱۴۰۲ | طراحی و پشتیبانی: سعید قائدی، دانیال مرادی
آخرین دیدگاهها