دکتر زهرا دادآفرید

دو

 

18اذر1402

*«نوشتن داستان ترسناکتر است اما نوشتن ناداستان سخت‌تر است. چون ناداستان بر پایه‌ی واقعیت نوشته می‌شود و واقعیتی که امروز حس می‌شود به طرزی تحمل‌ناپذیر و مغزپکان عظیم و پیچیده است. درحالی که داستان از هیچ در می‌آید.

در واقع… یک لحظه صبر کنید. حقیقت این است که هر دو ژانر ترسناک‌اند. هر دو انگار بندبازی‌اند بر فراز مغاک. این مغاک‌ها هستند که فرق دارند. مغاک داستان سکوت است. خلا. اما مغاک ناداستان هیاهوی محض است. سکوت پر‌آشوب تمام چیزها و تجربه‌ها. و ازادی مطلق بی‌نهایت انتخاب که سراغ چه چیزهایی بروید و نشانشان دهید و به هم وصلشان کنید، و چگونه، و چرا، و الی آخر.»

* این هم مثالی دیگر

نوشته دیوید فاستر والاس

ترجمه معین فرخی

نشر اطراف

نسخه الکترونیکی فیدیبو

 

از نظر من نوشتن داستان سختتر از نوشتن یک جستار است. البته می‌دانم نوشتن مقاله خوب کار آسانی نیست. اما در داستان باید کاری کنی تا جریانی تخیلی در قالبی منطقی قرار بگیرد. در جستار کمی از پل را بر فراز رودخانه ساخته‌ای. فقط باید سنگهای خوب را جمع کنی و یکی یکی جلوی پایت بیندازی.

دیشب در مورد جستارنویسی سرچ می کردم که به سری کتابهای نشر اطراف رسیدم. کتاب «این هم مثالی دیگر» را پیشتر خوانده بودم.

هر چه در نوشتن جلو می روم از اینکه اینترنت همه چیز را به راحتی در اختیار ما  قرار می‌دهد بیشتر شگفت زده می شوم. کتابهای نشر اطراف با قیمت بسیار کم در فیدیبو موجود بود و فقط اراده می‌خواست تا با صد هزارتومان چندین جلد را در موبایلت داشته باشی. اگر نسخه‌ی چاپی می‌خواستی که باز هم در هر سایتی موجود بود.

با کمی جستجو به جستارنویسانی رسیدم که پیشتر اسمشان را نشنیده بودم. نام کتابها را لیست کرده ام تا هر هفته به مهمانی یک نفرشان بروم و در موردشان بنویسم.

 

اشتراک گذاری
آخرین دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط