ساعت ۳ و نیم صبح است. بعد از مدتها کتابی را میخوانم که نمیتوانم زمین بگذارمش. هفتهی گذشته مشترک یک سالهی فیدی پلاس از اپلیکیشن فیدیبو شدم. با مبلغ خیلی کم اشتراک یک ساله میگیری و مثل یک کتابخانهی همراه، بی نهایت کتاب صوتی و متنی بدون پرداخت هزینه مجدد، خواهی داشت. کارم شده ورق زدن و پرسه در این برنامه.
کتاب «خانهای که در آن مرده بودم» را در همین گشتزنیها پیدا کردم. «کیگو هیگاشینو» نویسندهی ژاپنی ژانر معمایی پلیسی است. او با استفاده از طرح معما و سوال، نتیجه گیری و سپس رد کردن و دوباره طرح سوال، خواننده را مجذوب خود میکند. این روش برای نویسندگان تازهکاری مثل ما و ایجاد کشش در داستان میتواند الگوی خوبی باشد.
از کودکی به کتابهای ژانر معمایی پلیسی علاقه داشتم. یادم میآید حدودن دوازده ساله بودم که عضو کتابخانهی امورتربیتی شدم. با خواندن یک جلد از کتابهای آگاتاکریستی چنان شیفته هیجان کتابهایش شدم که هر بیست جلد موجود در آنجا را با ولع خواندم. بعدها رمانهای پرتعلیق «دن براون» هم برایم چنین جاذبهای داشت.
معمولن وقتی از یک نویسنده خوشم بیاید به سراغ کتابهای دیگرش هم میروم و سعی میکنم تمام آثارش را بخوانم.
حال، کتاب دیگری از «کیگو هیگاشینو» را از فیدیبو گرفتهام. باید ببینم آیا این نویسنده در سایر کتابهاش هم همین قدر خوب عمل کرده است یا نه.
https://t.me/drzahradadafarid
2 پاسخ
کتاب کاغذی البته چیز دیگری هست؛ من به شخصه با خرید بی نهایت طاقچه نتونستم ارتباطی بگیرم
خب یه مشکل دیگه کتاب کاغذی جابهجایی اون هست. من عاشق کتاب کاغذی هستم ولی الان به قدری حجم کتابهام زیاد شده که دیگه نمیدونم کجا بگذارمشون.