دیروز مستند زندگی لیلا اسفندیاری را میدیدم. اولین زن ایرانی که به قله کی ۲ صعود کرد، ولی در مسیر برگشت به علت خستگی و لغزیدن سقوط کرد و جان خود را از دست داد.
طبق آمارها از هر چهار نفری که به کی۲ صعود میکنند یک نفر جان خود را از دست میدهد. کی۲ دومین قلهی بلند زمین پس از اورست و از رشته کوههای هیمالیاست. سختترین مسیر صعود را دربین تمام رشتهکوهها دارد.
پیکر لیلا طبق وصیتش در همانجا و در میان بهمنهای کوه هیمالیا به جا گذاشته شد. قبل از آن و سال قبلش دو بار تلاش برای صعودکرده بود اما به علت هوای نامساعد برگشته بود. اما سال بعدش به صورت تک نفره و بدون داشتن اسپانسر برای رفتن به کی دو تلاشمیکند و در مسیر برگشت پس از سقوط ۳۰۰ متری در ارتفاع ۷ هزار و خردهای متری رشتهکوه هیمالیا آرام میگیرد.
ارادهاش را تحسین میکنم. میدانم مجنون کوه بوده. از خودم میپرسم،
چرا برخی انسانها مسیرها و کارهای سخت و هدفهای بزرگ انتخاب میکنند؟
کوه چه نیرویی دارد که انسانها را به سمت خودش از سراسر دنیا میکشاند؟
با انتخاب مسیرهای دشوار میخواهیم چه چیزی را به خودمان ثابت کنیم؟
آیا میخواهیم بر دنیا و نیروهای آن چیره شویم؟
میخواهیم نشان دهیم جانسخت و شکستناپذیر و نامیرا هستیم؟
میخواهیم توانایی خودمان را به خودمان نشان دهیم؟
میگویند لیلا برنامهریزی میکرده و طبق آن جلو میرفته تا قلهها را در بازهی زمانی چند ساله فتح کند. او میداند چه میخواهد، کجابرود، به چه برسد. میداند راهی که انتخاب کرده ممکن است به مرگش منتهی شود، باز هم ادامه میدهد و وصیت میکند در صورتسقوط همانجا رهایش کنند.
خانهاش را میفروشد تا بتواند هزینههای کوهنوردی را تامین کند. در قسمتی از ویدئو، از سختیهای مسیر، نداشتن اسپانسر ومشکلاتی که او داشته و دیگر کوهنوردان ندارند میگوید. او میگوید زن ایرانی با تمام محدودیتها توانمند است.
بعد از صعود لیلا اسفندیاری و مرگش در سال ۱۳۹۰، افسانه حسامیفرد تنها زن ایرانی در سال ۱۴۰۱ موفق به فتح این قله میشود. تابه حال تنها ۸ مرد ایرانی موفق به صعود به این قله شدهاند.
داوود خادم یکی از کوهنوردانی بود که با یک تیم بینالمللی در حوالی کمپ سوم به همراه یک کوهنورد روسی گرفتار طوفان شد و ناپدیدشد.
فیلم سینمایی به نام «k2» دربارهی صعود به این قله جانگیر و سخترو، در سال ۱۹۹۱ ساخته شده.
آخرین دیدگاهها